فتبارک الله احسن الخالقین
راستی این حرفم اصلا ربطی به عکس نداره ولی یه سر به وبلاگ "به عشق دلم همیشه ولم!" بزنید دنیا رو بیشتر بشناسید خدارو شکر چین بدنیا نیومدم!!!
سبز سبز....
دوست دارم شازده کوچولوی من
دو نکته......
و اما 2 نکته در شما که تو این مسافرت دیده شد:
اول اینکه برای اولین بار کف پای شما کثیف شد،اصلا دلم نمیومد بشورم می خواستم پاهای تپلتو بخورم. جووووون. به قول خاله زهرا تازه با این کثیفی "پسر" شدی. بووووووووووووووووووس پسرممممممممممن
دوم قندعسلم، دلکم این مدل خوابیدشما تو ماشینه. می میرم واسه این کارات « اون مشمای پایین سو غاتی هاست»
نینی پیجی ها اگه دوست دارین جواب بدین....
دیشب جاتون خالی خونه مادرجون امیرارشا بودیم(پدری) . مادر مادربزرگ ارشا هم اونجا بودن و از من پرسیدن که بازم بچه می خوای من گفتم نه و خیلی سخته و از این جور حرفا. ولی ایشون گفتن نه یه دونه بچه خوب نیست و دو تا بیار شاید الان سخت باشه ولی بعدها هم به نفع خودته هم بچه ها. تو که سنت بالا نیست چند سال ذیگه یه دونه دیگه بیار. گفتم نظر شما دوستای گلم رو هم بدونم:
1- چند سالتونه؟
2-چند فرزند دارید؟
3-بازم بچه می خواید؟ در صورت گفتن آره یا نه توضیح بدید؟
ممنون
جامانده از مسافرت...
من آماده شدم ساکمم جمع کردم برای مسافرت. دو ساعته کنار در منتظرم. مامان بابا کجایید؟ بیاید دیگه
تو کلاردشت روستای کردیچال یه امامزادست که خیلی باصفاست به اسم امامزاده سه تن. جاتون خیلی خالی بود
گفتم این دوتا عکس رو حیفه که نذارم . راستی اگه عکسای پست پایین رو ندیدید بی زحمت ببینید خالی از لطف نیست
تشکر از خانواده نی نی پیج....
این گل تقدیم به همه عزیزانی که روز تولد امیرارشا قدم رو چشم ما گذاشتند و به خونمون اومدند و ما رو شاد کردند. واقعا ممنونم
راستی این چند روز ما رفته بودیم مسافرت امروز برگشتیم و امیرارشا خان واکسن 12ماهگیشون رو هم زدند به بازوی راستش زدند خدا رو شکر زیاد درد نداشت چون پهلوون مامان فقط چند ثانیه گریه کرد
ایشاله عکسای مسافرت رو در اسرع وقت میزارم دوستون دارم
پروردگارا شکرت.....
تمام لحظه های عمر ما بدرقه نفس کشیدن توست
یک سال از زندگیت گذشت سالی پر از شیرینی و تلخی- تفریح و مریضی- صبر و یادگیری و.... یک ساله که با وجود تو ما پدر و مادر شدیم.تجربه ای که فقط باید فقط تجربه اش کرد تا فهمید. وما این حس قشنگ رو مدیون توهستیم.
عشق من لحظه هایی که گذشت قشنگ شد با خنده هات- شیرین کاری هات و .... سخت می شد با بدخوابی هات و بی اشتهاییت و.... گریه آور میشد با مریض شدن و درد کشیدنت....
آره عشق من اینها رو تنها تو سال "اول" زندگیت تجربه کردی. زندگی پستی بلندی و سختی زیاد داره پسرم باید یاد بگیری و تجربه کنی و مثل یه مرد واقعی به جنگ با مشکلات بری و یادت باشه همیشه مامان و بابا مثل یه کوه پشتت هستند و هوات رو دارند بهترین دوستای زندگیتند و تو می تونی با خیال راحت بهشون تکیه کنی .
خنده هات خنده به لبامون- گریه هات اشک به چشمامون و پیشرفتت باعث غرورمونه.. میلادت بیست تیر از طرف من و بابایی هزاران بار شادباش و مبارک.
* همیشه باش*
جشن تولد4
میلادتو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلاد تو معراج دستهای ماست وقتی که عاشقانه تولدت را تبریک می گوییم.
پسرم اینم رقص و دست دستی شما. بادخترخاله ها می رقصیدی وقتی خسته می شدی همونجا می شستی . ستاره درخشان زندگی ما