بعد از یه وقفه طولانی سلام..
علت نبودنمون تو این مدت این بود که لب تاب توسط من و امیرارشا شکست!!! بعد که درست شد به اینترنت وصل نمیشد.. بعد یه مسافرت به مشهد و زیارت امام رضا قسمت شد بریم که خیلی خوش گذشت بعد هم عروسی و مهمونی و.... خلاصه سرمون خیلی شلوغ بود
از همه دوستانی که جویای حالمون بودند نهایت تشکر رو دارم
حالا میریم سراغ عکسهای مشهد که با ماشین رفتیم. عکس اول تو راه رفت به مشهد که فقط بیابون بود ..
انصافا با اینکه راه طولانی بود تو ماشین خیلی پسر خوبی بودی و اذیت نکردی
هر دفعه میرفتیم حرم بالای 5،6 تا لیوان ، آب می خوردی
در اینجا می خواستم برای شادی روح مخترع کالسکه دعا کنم که بسیار بسیار به ما کمک کرد
موقع برگشت از راه مازندران برگشتیم راه خیلی خیلی قشنگ و درعین حال طولانی بود
امیرارشا تو این مدت خیلی بهتر حرف میزنه، لجبازیش کمی بهتر شده. یه بار سرما خورد. یه بار افتاد رو پاش و مچ پاش کمی باد کرد. یه بار هم شیشه رفت تو انگشت پاش و خیلی عمیق برید و خیلی خون اومد. کارای جدید خیلی یاد گرفته. یک ماه که دیگه رو پا نمی خوابه و خودش رو بالشش می خوابه. و خیلی کارای دیگه که نشونه بزرگ شدنشه و الان یادم نمیاد
بی چشم می توان زندگی کرد اما بی نفس هرگز
همه ی عالم چشم من ولی تو نفس من....