سلام به با ارزشترین دلیل زندگیم، خوبی مامان؟
این سری می خوام کمی از شیطونی ها و کارات بگم
*اولین کارت اینه که اسباب بازی هات رو دو دستی می گیری و می گی یک دو سه یا علی بعد پرت می کنی
با اینکه این کارت خطرناکه اما خوشحالم که یک تا سه رو یاد گرفتی
*یه خبر خوب خوب، از بیست مرداد سال نود و سه برای همیشه خوردن پستونک رو ترک کردی
*از صبح که پامیشی تا شب هزار بار می گی مامایی (مامانی) . همه چیز رو بهم می گی و من باید تو جریان همه چیز قرار بگیرم.
*باید دوباره برات فلش کارت بخریم چون همشون رو پاره می کنی و مامانی رو با این کارت ناراحت می کنی.
*چند تا کلمه بامزه دیگه ای که می گی: یه روز توپارکینگ خونه سوسک دیدیم و بهت گفتم امیرارشا سوسکَ رو ببین، از اون موقع به سوسک میگی سوسکَ. خونه: خوخه. بستنی:هَنی. و ....
*اولین کلمه انگلیسی که تو عمر دو ساله ات یاد گرفتی happy چون تو چند روز تولدت همش برات happy birthday رو می خوندم
*همچنان مثل دوران نوزادیت آهنگ های چرا رو به بقیه سی دی هات ترجیح میدی
*وقتی تلفنی با بابا حرف میزنی به من قیافه می گیری عاشق بابایی و وقتی میاد خونه مثل چسب می چسبی بهش اما کافیه که بابا خرابکاری کنه یا جایی رو کثیف کنه سریع میای به من می گی و بابا رو لو میدی. الهی فدات شم که می دونی چیا خرابکاری و برای مامان مهمه
*راستی تو پست قبل یادم رفت که شعر تو کارت تولدت رو بنویسم:
دارم میشم دو ساله
وای که چه کیفی داره
راه می رم و می خندم
راستی که مثل قندم
بفرمایید تولد
تولد ارشا جون
جشن بگیریم بخندیم
در رو، رو غم ببندیم
*کارهات خنده دار و شیرین شده و هر روز شیرین تر هم میشه
حالا بریم سراغ عکسای مرداد:
تو روزای تعطیلی عید فطر رفتیم امامزاده داوود:
یه روز هم با خاله ها و دختر خاله رفتیم پارک:
بعد هم که جشن تولدت بود
و سه روز بعد تولد ترنم جون بود. از صبح اومد خونه ما و به یه بهونه ای امادش کردیم و رفتیم خونشون و حسابی غافلگیر شد:
اینم مراسم کالباس خورون شما، اولین بار بود کالباس می خوردی:
و رفتیم تولد رز جونم:
اینم ماه مرداد که با اینکه هنوز تموم نشده اما ماه خوبی بود شکر خدا.
یکی بود یکی نبود مال قدیماست.....
الان همه باشن "تو" نباشی هیچکس نیست....