سلام عشق کوچولوی من،
اول بهت تبریک می گم برای اینکه اسمت تو کتاب گینس ثبت شده اونم
به عنوان مهمترین جیگر دنیا!!!
دوم باید بخاطر دندونم توضیحی بدم: حقیقتش دندونم عصب کشی شده بود و دکتر موقتا پانسمان کرده بود تا جلسه بعد برای پر کردن برم که امیرارشا رو روی پاهام نشونده بودم و داشتم قلقلکش میدادم که پسرم هیجان زده شد وخندید از پشت زد به صورتم (اصلا عمدی یا از رو شیطنت نبود)و چون اون دندون توخالی بود تا مرز شکستگی پیش رفت و ادامه ماجرا که تو جریان هستید...
روز جمعه رفتیم بهشت زهرا و تو برای اول بود که اونجا میرفتی و وقتی میدیدی بابایی با آب سنگ قبر رو شستشو میده تو هم با دست روی سنگ قبر می کشیدی برای بار اول سر خاک آقاجون(پدر بابا) رفتی . با اینکه سالها از فوت آقاجون می گذره اما حسرت در کلام و اشک چشمای بابایی نشون دهنده دلتنگیشه. بابا هم خیلی زیاد بابایی بود و توسنی که میخواست از عشق پدرش سرمست بشه باباش از دنیا رفت که جریان مرگ رو، سالروزشون برات میگم.
خدایا به بزرگیت قسم، تو عکسهای دسته جمعی جای هیچ پدر و مادری رو خالی نذار.
برای شادی روح همه عزیزایی که خوشون نه اما خاطراتشون با ماست صلوات..
راستی چند روز پیش تو یکی از سایت ها عکسی دیدم که خیلی تحت تاثیر قرارگرفتم :
تو هند یه آپارتمان آتیش گرفت و مادر برای اینکه بچه خفه نشه از پنجره آویزونش کرد و نکته عجیب اینکه وقتی آتش نشان ها رسیدند مادر بر اثر گاز و دود خفه شده بود اما همچنان محکم بچه رو نگه داشته بود و بچه زنده موند.. این معجزه عشق مادریه که حتی بعد از مرگ هم ادامه داره..
همین جا می خوام به مامان عزیز و مهربونم بگم پاهات رو بذار رو چشمام می خوام بهشت رو از نزدیک ببینم.................