سلام به همه دوست جونیای عزیزم . ایشاله همتون خوب و سلامت باشید . آخ آخ از اسباب کشی نپرسید که کمر برامون نمونده. البته دیگه تموم شد. امیرارشا هم 3روز خونه مادرجون موند و انقدر به داییش وابسته شد که اگه او تکون میخورد اینم گریه میکرد و پشت سرش راه میوفتاد. اما دیگه از امروز یه زندگی عادی تو خونمون جریان داره. من وامیرارشا خیلی دلمون براتون تنگ شده واسه همین با اجاتون میخوایم بیایم خونه هاتون و بهتون سر بزنیم
یه نمونه از کارای امیرارشا زمان وسیله جمع کردن وسیله ها